ناگفته های جواد عزتی درباره آغاز حرفه بازیگری اش

به گزارش وبلاگ طراحی ویلا، بچه های دهه شصت محله هاشمی، جواد عزتی را با بازی های گل کوچکش در کوچه و خیابان و پینگ پنگ زدنش در پارک هاشمی به یاد می آورند.

ناگفته های جواد عزتی درباره آغاز حرفه بازیگری اش

به گزارش وبلاگ طراحی ویلا، خیلی ها هم به یاد دارند که بچه محل طنازشان بار ها در پارک هاشمی تئاتر خیابانی اجرا نموده است. درباره اینکه جواد عزتی چطور به ستاره سینما تبدیل شده و در چه فیلم ها و سریال هایی بازی نموده است، مطالب زیادی نوشته شده. ما با او درباره این حرف زدیم که چطور علاقه مندان می توانند پا در حرفه بازیگری بگذارند و در این بین نقش کانون های فرهنگی وسرا های محله چیست.

جواد عزتی فعالیت های تئاتری اش را همچون شهرام عبدلی، محمدرضا علیمردانی و هادی کاظمی از کانون فرهنگی و تربیتی در جنوب شهر آغاز نموده است. وقتی درباره آن دوره از عزتی می پرسیم، گویا با کلام او به آن سال های دوردست می رویم: در آن دوره، این کانون، با اینکه یک مرکز و کانون محلی بود، خیلی گل کرد و نام و رسمش سر زبان ها افتاد. از دل این کانون بازیگران توانمندی به صحنه تئاتر معرفی شدند، من هم آنجا دوستان بسیار خوبی پیدا کردم. در حقیقت این کانون در زمینه تئاتر جایگاه ویژه ای داشت.

فعالیت های کانونی در جنوب شهر در روزگاری سر زبان ها افتاد که هنوزسرا های محله و خانه های فرهنگ آغاز به کار ننموده بودند و بعد ها بود که نخستین فرهنگسرای مرکز یعنی فرهنگسرای بهمن راه افتاد و نام در کرد. عزتی درباره تفاوت این کانون با مراکز دیگر که این روز ها تقریباً در همه محله ها وجود دارند، بی تعارف حرف می زند: به نظر من، سرا های محله و کانون ها مثل داروی مسکن عمل می نمایند تا شاید یک هنرجو بتواند هنرمند گردد.

کانون آن موقع این طور نبود. آن موقع به علاقه مندان می گفتند اگر عشقی به تئاتر دارید، هر هفته به اینجا بیایید. بچه ها هم یک روز در میان به کانون می رفتند و تمرین می کردند. کنار همدیگر، عشق به تئاتر و بازیگری را پیش می بردند و از دل آن هنرمندانی بیرون آمدند که نامشان سر زبان ها افتاد. شاید این طور فکر کنید که تئاتری های بزرگی به این مرکز آمدند و به آن اعتبار دادند، اما این طور نبود. این علاقه و عشق بچه ها بود که آن ها را پیروز کرد. ای کاش هر منطقه تهران، یک رنگ و هویت داشت. جواد عزتی با لبخند از یکی از رویاهایش رونمایی می نماید: این کار شاید رویایی به نظر برسد، اما دست یافتنی است. به عنوان مثال، منطقه 10 در یک رشته برجسته می شد؛ مثلاً می گفتند اینجا منطقه مجسمه سازان یا عکاسان است.

فعالیت مراکز تخصصی گردد

بازیگر فیلم سینمایی لاتاری رک و پوست کنده می گوید: وقتی قرار است یک خانه فرهنگ در حوزه هنر های تجسمی کار کند، فقط باید در این زمینه فعالیت کند، نه اینکه از کلاس های زبان انگلیسی تا کامپیوتر و پزشک خانواده هم در آن مرکز برپا گردد. اگر چنین اتفاقی بیفتد و فعالیت ها تخصصی گردد، هنرمندان مطرح هم با روی باز در این مراکز حضور پیدا می نمایند. به عنوان مثال، اگر در یک مرکز فرهنگی، رشته عکاسی به صورت تخصصی تدریس و تمرین گردد، طبیعی است که هنرمندان مطرح عکاسی برای تبادل اطلاعات و تماشا آثار تازه به این مرکز مراجعه خواهند کرد. عزتی به مشکل دیگری هم که در مراکز فرهنگی دیده می گردد، اشاره می نماید: بسیاری از مراکز فرهنگی پس از خاتمه دوره های آموزشی، هنرجو را در محیطی بزرگ تر به حال خود رها می نمایند.

این رفتار باعث سرخوردگی می گردد. فرهنگسرا ها و خانه های فرهنگ باید به فراوری آثار بپردازند و با ساخت فیلم کوتاه، فیلم مستند، تئاتر خیابانی یا تئاتر کودک از هنرجویان حمایت نمایند. بازیگر سریال تلویزیونی دردسر های بزرگ با یادآوری خاطرات گذشته و رفت وآمد های خودش در چنین کانون هایی از روزگاری که هیچ کس تصورش را نمی کرد به این روز ها ختم گردد می گوید: وقتی 6، 7 ساله بودم، به کانون پرورش فکری بچه ها در محله هاشمی می رفتم. آن موقع حضور بچه ها در کانون برای خانواده ها اعتبار داشت. کارگردان های بزرگی مثل عباس کیارستمی هم برترین فیلم های خود را در کانون فراوری کردند. مدام مسابقات فیلم کوتاه و مستند در کانون برگزار می شد و این کار ها باعث می شد بچه ها به صورت مداوم تمرین نمایند.

عروسک هایمان را جا گذاشتیم!

جواد عزتی خاطرات شیرین و زیادی از اجرای نمایش های خیابانی و نمایش های کودک دارد. یکی از آن ها را بخوانید: یک بار در منطقه 10 برای بچه ها اجرا داشتیم، اما وقتی به محل مورد نظرمان رسیدیم، یادمان آمد که عروسک هایمان را جا گذاشته ایم. کار از کار گذشته بود و بچه ها دور ما جمع شده و منتظر اجرای تئاتر بودند. ما هم از وسایلی که خودشان به همراه داشتند، عروسک آماده کردیم. مثلاً با یه توپ، سر درست کردیم و روی کاپشن یکی از بچه ها قرار دادیم. باور کنید آن اجرا یکی از مجذوب کننده ترین و به یادماندنی ترین اجرا های ما شد.

نقش مالک برایم مجذوب کننده بود

آخرین اثری که از جواد عزتی دیده ایم، بازی در سریال خانگی زخم کاری؛ همان سریالی که او در آن درخشید و جایزه ویژه جشن حافظ را برایش به همراه داشت. او که پس از 14 ماه استراحت برای افزایش تمرکز کاری اش، به این مجموعه دعوت شده بود، می گوید: در آن مدت هیچ کاری را قبول نکردم، اما نقش مالک در این سریال جوری بود که هر بازیگری را وسوسه می کرد تا بازی کند. نقش پیچیده و مجذوب کنندهی بود و همین باعث شد قبول کنم، چون کاراکتری بود که تا به امروز در سریال ها ندیده بودیم. خوشبختانه واکنش ها به سریال هم زیاد و بی نظیر بود.

در همه پارک ها اجرا نموده ام

بازیگر فیلم سینمایی آینه بغل که نویسندگی، بازیگری و کارگردانی نمایش های خیابانی زیادی در کارنامه هنری اش دارد، درباره تأثیر این گونه نمایش بین مردم و هنرمندان می گوید و ما را به روزگاری می برد که با شوق و ذوق توی کوچه و خیابان نمایش اجرا می کرد و پیه کتک خوردن را هم به تنش کشیده بود: در دوره ای که ما کار می کردیم، تئاتر خیابانی در اوج بود و به هنر های نمایشی یاری شایانی کرد. خودم در همه پارک های تهران نمایش خیابانی اجرا نموده ام، به خصوص در پارک هاشمی و سی متری جی، چون محله ام بود.

مردم بین سال های 1375 تا 1385 به وسیله تئاتر خیابانی با هنر های نمایشی آشتی کردند. یادم می آید که هنگام اجرای تئاتر از اهالی کتک می خوردیم، اما همان ها چند سال بعد پیگیری می کردند تا بدانند چه تئاتری در کدام محله و چه ساعتی اجرا خواهد شد. تئاتر خیابانی در کنار تئاتر کودک باعث شد دید مخاطب به هنر نمایش ارتقا پیدا کند. البته برای رسیدن به این اهداف باید اطلاع رسانی گردد، چون بار ها پیش آمده بود که برای اجرای نمایش به بوستان ها می رفتیم، اما فقط 3 تماشاچی داشتیم، درحالی که برای آن کار بودجه صرف و زحمت کشیده شده بود، ولی هیچ تبلیغاتی نشده بود تا مردم استفاده نمایند.

منبع: همشهری آنلاین

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

به "ناگفته های جواد عزتی درباره آغاز حرفه بازیگری اش" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ناگفته های جواد عزتی درباره آغاز حرفه بازیگری اش"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید